نگار
اسم نگار
معنی نگار یکی از اسامی اصیل دخترانه با فراوانی بالا در سازمان ثبت احوال است که هنوز هم جذابیت و زیبایی خود را دارد. معنی اسم ، “نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی”، ذکر شده است.
نِگار : ۱- (به معني نگاشتن)؛ نقش، تصوير؛ ۲- (به مجاز) معشوق زيباروي؛ ۳- (در قديم) (به مجاز) دختر يا زن زيباروي؛ بت و صنم؛ ۴- زيور و زينت؛ ۵- نقش نگين؛ ۶- (در قديم) رنگين و منقش؛ ۷- (اَعلام) نام شهری در شهرستان بردسیر، در استان کرمان.
معنی اسم نگار چیست؟
اسم نگار (به انگلیسی Negar) یک اسم فارسی اصیل و زیبا می باشد که سالیان زیادی است والدین ایرانی آن را برای فرزند دختر خود انتخاب می کنند. این نام بیش از ۹۷ هزار بار در ثبت احوال کشور به ثبت رسیده است. البته این رقم از سال ۹۶ تاکنون بروز رسانی نشده است. ولی در مجموع فراوانی اسم نگار متوسط است.
اگر شما هم به دنبال انتخاب یک نام زیبا و اصیل ایرانی برای دختر دلبند خود هستید که با حرف نون شروع شود می توانید اسم Negar را برگزینید. از مترادف های نام می توان به بت، دلداده، دلبر، صنم، معشوق، یار، تصویر، طرح، نقاشی، نقش و تندیس اشاره کرد.
نگار به انگلیسی
اسم نگار /negār/ به معنای “نقش، تصویر، زیور، زینت”، معنا شده است.
سایر معانی
- نام شهری در شهرستان بردسیر، در استان کرمان
- گاشتن و نگاریدن
- نگار یعنی زیباروی، معشوق (به مجاز)
- بت و صنم
- رنگین و منقش (در قدیم)
نوع اسم | دخترانه |
ریشه اسم | فارسی |
قابلیت ثبت در اداره ثبت احوال | این نام در فهرست نامهای سازمان ثبت احوال وجود دارد. |
فراوانی | بیش از ۹۷۰۰۰ نفر |
اسم نگار در لغت نامه دهخدا
نگار. [ ن ِ ] (اِ) اسم است از نگاشتن. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). حاصل مصدر نگاشتن. (یادداشت مؤلف ). نقش. (غیاث اللغات )(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نقش که بر کاغذ یا بر جائی کشند. (از رشیدی ). چیزی که با رنگ به دیوار و کاغذ کشند. (فرهنگ خطی ). نقشها و گل وبته ها و اشکال هندسی رنگارنگ که بر چیزی کشند :
به جای شنگرف اندر نگارهاش عقیق
به جای ساروج اندر ستانهاش درر.
فرخی.
سرایهاش چو ارتنگ مانوی پرنقش
بهارهاش چو دیبای خسروی.
فرخی.
هزاران بدو اندرون طاق و خم
هزاران اندر او بیش و کم.
عنصری.
وآن دوات بسدین را نه سر است و نه
در بنش تازه مداد طبری برده به کار.
منوچهری.
ابوالقاسم رازی را دید بر اسبی قیمتی برنشسته و ساختی گران افکنده زراندود و غاشیه ٔ فراخ پرنقش (تاریخ بیهقی ص ۳۶۵).
گلستانی آریم از خوش سخن
که هرگز نگردد کهن.
اسدی.
طبع او ماننده ٔ آب است از پاکی و لطف
طبع او زفتی نگیرد، آب نپذیرد .
شعر با اسم نگار
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد
باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم
آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
رهزن دهر نخفتهست مشو ایمن از او
اگر امروز نبردهست که فردا ببرد
(حافظ، غزلیات)
—————♥♥—————
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشمنگاری بوده است
(خیام، رباعیات)
اسم پسر هماهنگ
نوید، نیما، نویان
اسم دختر هماهنگ
مهرنگار، زرنگار، ماندگار
توضیحات کامل
Negar نامی فارسی است که معنای دلنشین و بسیار زیبایی دارد. علاوه بر این، نام منطقهای در کشور اندونزی نیز است. در ادبیات نیز مورد توجه شاعران قرار گرفته است. به همین خاطر، پدر و مادرانی که به دنبال نامی اصیل و خاص برای فرزند عزیزشان هستند، میتوانند «نگار» را برگزی
ریشه اسم نگار
این اسم ریشه فارسی داشته و همانطور که اشاره شد یکی از اسامی اصیل پارسی دخترانه می باشد که سال های متمادی است برای نامگذاری دختران مورد استفاده قرار می گیرد و در حال حاضر از انتخاب اسامی دختر امروزی برای خیلی از والدین می باشد.
به طور کلی این اسم به معنای نگاشتن، نقش، تصویر ، معشوق زیبارو (به مجاز)، بت و صنم، (در قدیم) (به مجاز) دختر یا زن زیبارو است.
اسم نگار در فرهنگ فارسی عمید
۱. = نگاشتن
٢. (اسم) نقش، تصویر: از نقش ونگار درودیوار شکسته / آثار پدید است صنادید عجم را (عرفی: ۸).
٣. (اسم) [مجاز] معشوق، محبوب.
٤. نگارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روزنامه.
۵. نقاش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چهره .
٦. (اسم) [قدیمی، مجاز] بت.
۷. (اسم) [قدیمی، مجاز] زیور.
۸. (صفت) [قدیمی] رنگین.
روزنامه
مدیرمسئول، سردبیر، یا کسی که مقالات روزنامه را می نویسد، روزنامه نویس، نویسندۀ روزنامه.
لرزه
دستگاهی که برای ثبت امواج و ارتعاشات زلزله به کار می رود، زلزله سنج.
نبض
آلتی که روی شریان زند اعلا وصل می شود و ضربان های آن را ثبت می کند، اسفیگموگراف.
وقایع
کسی که حوادث و اخبار را می نویسد.
کله نگار
۱. نگارندۀ کله.
۲. [مجاز] فراش.
۳. پرده دار.
دم نگار
تنفس ، دستگاهی که حرکات ریه ها را ثبت می کند، اسپیروگراف.
صورت
= نقاش
نامه نگار
۱. نامه نویس، کسی که نامه می نویسد.
۲. روزنامه نویس.
اسم نگار در اسامی پسرانه و دخترانه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: negār) (به معنی نگاشتن و نگاریدن )، نقش، تصویر، (به مجاز) معشوق زیباروی، (در قدیم) (به مجاز) دختر یا زن زیباروی، بت و صنم، زیور و زینت، نقش نگین، (در قدیم) رنگین و منقش – نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
نگارا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: بانوی زیبا، دختر خوش صورت، کنایه از محبوب است
نگاربسته
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: نقشی که زنان با حنا بر دست و پای خود می بندند
نگارشید
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: نقش و نگار درخشان
نگاره
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: negāre) نقش، شکل، تصویر – نقش، شکل، تصویر
نگارین
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: زیبا، آراسته، مزین
سخن آخر
همان طور که اشاره شد Negar یکی از اسمهای اصیل دخترانه است که سالها برای نامگذاری فرزند دختر انتخاب میشد و هنوز هم جذابیت و زیبایی خود را دارد. این اسم جزء اسامی چهارحرفی دخترانه، است که به دلیل خوش آوا بودن و معنای نیکو و پسندیدهای که دارد، مورد پسند بسیاری از والدین برای نامگذاری فرزند دخترشان است.